به گزارش کتابان: کتاب دوجلدی «تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق» مبتنی بر دادههای اطلاعاتی دقیقی است که سردار حسین علایی از فرماندهان سابق نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به رشتهی تحریر درآورده. او دادههای این پژوهش را از منابع مختلف و معتبر گردآوری و به صورت امانتدارانه توصیف کرده است. از نگاهی دیگر این کتاب حاصل تجربه و دانش او در دوران هشت سال جنگ تحمیلی و پس از آن است که در آن حوادث، و رویدادهای جنگ ایران و عراق را از دیدگاه خود به عنوان یک فرمانده و پژوهشگر دفاع مقدس بررسی و تحلیل کرده است.
کتاب پیش رو در سال ۱۳۹۱ با عنوان «روند جنگ ایران و عراق» منتشر و در اوایل سال ۱۳۹۳ با قلمی متفاوت در قطع وزیری صفحهآرایی و با عنوان تازهی «تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق» چاپ شد. با استقبال علاقهمندان و اتمام نسخههای چاپشده، در اوایل ۱۴۰۰ تصمیم به چاپ مجدد این کتاب گرفته میشود و سردار علایی نیز در این مدت مطالبی را به آن میافزایند و کتاب با طراحی تازه در بهار امسال ۱۴۰۱ روانهی بازار میشود.
جلد نخست این کتاب اوضاع ایران و عراق را از ماههای قبل از جنگ تا ادامهی جنگ پس از آزادسازی خرمشهر و صدور قطعنامهی ۵۴۰ سازمان ملل در برمیگیرد و عناوین آن عبارتاند از: فصل اول: اوضاع ایران و عراق قبل از آغاز جنگ، فصل دوم: آمادگی عراق برای جنگ، فصل سوم: جنگ گسترده، فصل چهارم: پیروزیهای ایران، فصل پنجم: ادامه جنگ پس از آزادسازی خرمشهر.
جلد دوم شامل چهارفصل؛ ششم تا دوازدهم است و عناوین آن به این شرحاند: فصل ششم: تحول در تدابیر نظامی، فصل هفتم: تغییر اساسی در شیوههای ادارهی جنگ، فصل هشتم: تشدید و توسعهجنگ، فصل نهم: پایان جنگ. فصل دهم: نتایج و دستاوردها، درسها، عبرتها و تجربیات جنگ.
دربارهی نویسنده
حسین علایی در سال ۱۳۳۵ خورشیدی در کرهرود اراک زاده شد. پدرش حجت الاسلام و المسلمین محمود علایی کرهرودی مدرس حوزه علمیه برهان و نیز امامجمعه موقت شهرری در سالهای ابتدای پیروزی انقلاب بود. حسین علایی در رشته مدیریت دولتی در دانشگاه تهران تحصیل، و مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه تهران دریافت کرد. در سال ۱۳۶۴ و پس از تشکیل نیروهای سهگانهی سپاه پاسداران، به عنوان نخستین فرماندهی نیروی دریایی سپاه پاسداران منصوب شد، و تا سال ۱۳۶۹ در این سمت باقی ماند. او در سالهای جنگ از فرماندهان ارشد بود. در دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی به عنوان قائم مقام وزیر دفاع و امور پشتیبانی نیروهای مسلح حضور داشت، و پس از پایان دولت به به مدت سه سال به عنوان رئیس ستاد مشترک سپاه پاسدران منصوب شد. وی همچنین در سال ۱۳۹۲ به عنوان مدیرعامل هواپیمایی آسمان منصوب شد، و در سال ۱۳۹۷ استعفا داد.
دلایل شکست علملیات کربلای ۴ به روایت سردا علایی
سردار علایی در بخشی از فصل هشتم کتاب (ج ۲) «تشدید و توسعهی جنگ»، به شرح عملیات مصیبتبار کربلای ۴ پرداخته است؛ عملیاتی که توسط فرماندهان سپاه طراحی، و با رمز «یا محمد(ص)» در ساعت ۲۲:۴۵ سوم دیماه ۶۵ در محور ابوالخصیب در جنوب عراق آغاز شد و در پی لو رفتن طرح آن، و با تحمل تلفات بالای انسانی در روزهای نخست، در تاریخ ۵ دی ۱۳۶۵ با عقبنشینی نیروهای ایرانی، پایان یافت. علایی شرح میدهد که برای شناسایی، برنامهریزی و طراحی این عملیات و نیز برای بازسازی و تجهیز لشکرها و تیپهای سپاه بیش از هشت ماه وقت صرف شده بود تا آمادگی لازم برای اجرای عملیات به وجود آید. از سوی دیگر برای انجام آن ۲۵۰ گردان نیروی رزمی از سوی سپاه تدارک دیده شده بود که به دلیل متوقف شدن عملیات، حدود ۱۹۰ گردان آن وارد عمل علیه مواضع دشمن نشدند. او دلایل شکست این عملیات را اینطور توضیح میدهد:
عملیات کربلای ۴ در حالی شکست خورد که شاید حجم امکانات و مقدوراتی که برای انجام آن فراهم شده بود، بیش از یک و نیم برابر نیرو و تجهیزات عملیات والفجر ۸ [فتح فاو] بود. دلایل زیادی برای این عدم موفقیت وجود دارد که پس از گذشت مدتها از انجام این عملیات و جمعآوری اطلاعات بیشتر، میتوان علل و عوامل زیر را برای آن برشمرد:
الف. نشت اطلاعاتی و هوشیاری دشمن
تبلیغات علنی و گستردهی ایران از طریق صدا و سیما و نمازهای جمعه برای بسیج نیرو موجب شد تا عراق نسبت به عملیات آیندهی ایران بسیار حساس شود و تمام توان اطلاعاتی خود را برای یافتن منطقهی عملیات بسیج نماید. ارتش عراق توانست برای کسب آگاهی از وضعیت، گسترش و استعداد نیروهای ایرانی از طریق برخی افراد جاسوس و تجهیزات فنی فعالانه عمل نماید. از طرفی در این عملیات رعایت مسائل حفاظتی مثل عملیات والفجر ۸ خیلی گسترده نبود و یگانهای دشمن آماده و در انتظار عملیات قوای ایران بودند. از اسفندماه سال ۱۳۶۰ همکاری اطلاعاتی آمریکا با عراق آغاز شد. این همکاری اطلاعاتی دچار افت و خیزهایی بود تا اینکه با شکست ماجرای مک فارلین، ایالات متحده تصمیم گرفت تا اطلاعات به دست آمده از طریق هواپیماهای آواکس و ماهوارههای فضایی دربارهی مواضع نیروهای ایرانی را در اختیار ارتش عراق قرار دهد. از سوی دیگر ارتش عراق از تجربهی عبور نیروهای ایرانی از رودخانهی اروندرود در عملیات والفجر ۸ بهره برد و ضمن محتمل دانستن عبور نیروهای ایرانی از اروندرود، تدابیر لازم را برای مقابله با آن اندیشیده بود.
ب. آشکار شدن تاکتیکهای قوای ایران
شیوهی عبور از رودخانه و نحوهی شکستن خط ساحل و چگونگی حملهي رزمندگان ایرانی به مواضع قوای ارتش عراق برای دشمن پس از عملیات والفجر ۸ روشن و مشخص شده بود. ارتش عراق تیربارهایی را در ساحل اروندرود به کار گرفته بود و به طور مرتب با این تیربارها آتشتراش بر روی سطح رودخانه اجرا میکرد تا چنانچه غواصی در آب حرکت میکند نتواند به پیشروی خود ادامه دهد. با بهکارگیری این شیوه، ارتش عراق موفق شد تا قایقهای حامل رزمندگان را قبل از رسیدن به ساحل دور اروند هدف قرار داده و منهدم نماید.
نکات فوق را میتوان از عمده عوامل و دلایل عدم موفقیت در عملیات کربلای ۴ به شمار آورد. بدین ترتیب، عملیات یکروزهی کربلای ۴ بدون نتیجهی قابل قبول و به منظور کم شدن تلفات خودی متوقف شد و از ادامهی تک توسط سایر یگانهای دنبال پشتیبان جلوگیری به عمل آمد. صص ۲۷۰ و ۲۷۱
شناسنامه: حسین علایی، «تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق»، ۲ جلد، تهران: مرز و بوم، چاپ دوم، ۱۴۰۱، بهای جلد یک: ۲۱۵ هزار تومان، جلد دو: ۱۹۰ هزار تومان.
دیدگاه شما