به گزارش کتابان، تذکرةالاولیا از مشهورترین آثار عطار نیشابوری است که تاکنون چندین نوبت به قلم پژوهشگران و ادیبان برجسته تصحیح و منتشر شده است. محمدرضا شفیعی کدکنی و محمد استعلامی از آخرین ادیبانی هستند که «تذکرةالاولیا» را تصحیح و منتشر کردهاند. این کتاب مشتمل بر مقدمه و ۷۲ باب است که هر کدام به زندگی، حالات، اندیشهها و سخنان یکی از عارفان و مشایخِ صوفیه میپردازد. ذکر مکارمالاخلاق، مواعظ و سخنان حکمتآمیز این شاعر گرانقدر نیز در این کتاب گنجانده شده است. دستنویسهای معتبر «تذکرةالاولیا» تا قرن دهم هجری، شامل همین ۷۲ باب است، امّا پس از قرن دهم فصلهای دیگری با عنوان «ذکر متأخران از مشایخِ کِبار» بر این کتاب افزوده شده که حالات و سخنان ۲۵ تن از عارفان قرنهای چهارم و پنجم را دربردارد. اویس قرنی، بایزید بسطامی، ابراهیم ادهم، رابعه عدویه، فضیل عیاض و… از جمله مشایخ و بزرگان صوفیه هستند که ذکر حالات آنها در این کتاب درج شده است.
الناز محمدیاری، خبرنگار خبرگزاری مهر، درباره دو تصحیح استعلامی و شفیعی کدکنی از «تذکرةالاولیا» با امیرحسین اللهیاری، مترجم، نسخهشناس و منتقد حوزه ادبیات به گفتوگو نشسته است. دیدگاههای اللهیاری را درباره تصحیح کدکنی که حاصل این گفتوگو است در پی میخوانید:
تصحیح چیست؟
پیش از پرداختن به موضوع مقایسه دو تصحیح شفیعی کدکنی و استعلامی، نخست باید بدانیم که تصحیح چیست و روند انجام آن چگونه است؟ اولین نکتهای که برای یک تصحیح معقول مهم است وجود نسخ اساس است. به مضمون دیگر یعنی نسخههایی که از میزان اعتبار بالایی برخوردار هستند باید مورد استفاده قرار بگیرند. در کنار نسخه اصلی باید چندین نسخه دیگر نیز قرار داد. در امر تصحیح مطالب، مقایسهای میان تمامی نسخهها بدون از قلم افتادن حتی کلمهای صورت میگیرد. عبارتهای مشابه نیازی به تصحیح ندارند. اما اگر اختلافی میان نسخهها وجود داشت باید دید که آن مورد چیست و در نسخه اصلی چگونه عنوان شده است تا در نهایت به نزدیکترین نسخه شبیه آید. از باب مثال میتوان شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی را یاد کرد. تصحیحهای فراوانی بر این کتاب صورت گرفته است که نامآشناترین آن چاپ مسکو است. اخیراً، جلال خالقی مطلق افتخار جدیدترین و نزدیکترین نسخه تصحیحی شاهنامه را که بیشترین ارتباط با نسخه اصلی دارد از آن خود کرده است. البته این نکته را باید مورد توجه قرار داد که بسیاری از متون در قرون مختلف فقط توسط کاتبان نوشته و نشر داده شدهاند و هیچگونه تصحیحی روی آنها انجام نشده است.
در کتاب «تذکرةالاولیا» خواننده با یک متن ترجمهشده از عربی به فارسی سروکار ندارد. اگر مطالبی از نسخ مختلف به دست ما رسیده است عموماً ناشی از اغلاطی است که یا به غلطنویسی کاتبان ارتباط دارد و یا به برداشت سلیقهایشان از متن. احتمال دیگری نیز وجود دارد که عطار به دلیل سُنی بودن مطالبی را در آثار خود عنوان کرده است که مورد پسند شیعه نبوده و به همین دلیل توسط کاتبان شیعه تحریف شده است.
شفیعی کدکنی نسبت به استعلامی نسخ بیشتری را دیده است
در مجموع میتوان گفت تعداد نسخی که شفیعی کدکنی در تصحیح خود دیده بیش از تعداد نسخ استعلامی است. یکی از ویژگیهای بارز تصحیح شفیعی کدکنی علمی و خوشخوان بودن آن است. با این حال میتوان ایراداتی به کار او گرفت. شفیعی کدکنی علیرغم استفاده از نسخ فراوان، در تعلیقات و پینوشتهای کتاب خود موضوعاتی را تذکر داده و مثلاً گفته است که عبارت صحیح فلان است. اما خود در متن اصلی همان مطلب را نادیده گرفته است. مورد بعدی که میتوان از آن خرده گرفت عدم وجود نمایه اعلام در انتهای کتاب است. مسئله بعدی مربوط به عدم شرح مطالب دشوار و پیچیده است. او در این تصحیح، برخی تمثیلات و ادبیاتی که به آسانی قابل فهم در ذهن خواننده است بیان کرده، اما در بیان برخی ادبیات غامض و سخت فروگذاری کرده است. نمونه این کار او در تصحیح کتاب «دیوان شمس» نیز نمود دارد.
تصحیح شفیعی کدکنی یک کار علمی است
تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی یک تصحیح ذوقی و از باب سلیقه او نیست بلکه او با یک کار علمی و بر اساس مطالعات دقیق این کتاب را به سامان رسانده و به نسخه اصلی آن نزدیک کرده است. علمی بودن این تصحیح یک آفتی در ذهن مخاطب ایجاد کرده و حافظه او را مخدوش میکند. البته نمیتوان این امر را از عیوب این کتاب دانست. برای فهم درست این موضوع عبارتی آشنا در این کتاب از زمان بایزید بسطامی آمده است که میگوید: «به صحرا شدم عشق باریده بود.» شفیعی این عبارت را با استناد به نظریههای علمی تغییر داده و گفته است که منظور عطار از این مصرع تا زانو در گل فرو رفتن نیست.
ویژگی کتاب «تذکرةالاولیا» باعث شده که نتوان امتیاز خاصی برای هرکدام از این دو تصحیح قائل شد. همانطور که پیشتر نیز گفته شد این کتاب، اثر ترجمهشده نیست، اما با این حال میتوان گفت شفیعی کدکنی نسبت به محمد استعلامی در ارائه تاریخ و پیشینه عرفانی تمثیلات در تذکرةالاولیا موفقتر عمل کرده است. به نظر محمد استعلامی، دستنویسهای معتبر تذکرةالاولیاء تا قرن دهم هجری، شامل ۷۲ باب است. امّا پس از قرن دهم فصلهای دیگری با عنوان «ذکر متأخران از مشایخِ کِبار» بر این کتاب افزوده شده است که حالات و سخنان ۲۵ تن از عارفان قرنهای چهارم و پنجم را دربر دارد. همه این موضوعات اضافه شده به این کتاب به عطار نسبت داده شده است. اما وجه تمایز نوشته عطار را میتوان از نوع زبان و کلام او در این کتاب متوجه شد.
روش تصحیح تذکرةالاولیا مولکولی است
شفیعی کدکنی در بخشی از مقدمه به خطاهای نسخه تصحیحشده تذکرةالاولیا توسط نیکلسون اشاره کرده و درباره روش تصحیح خود نوشته است: «در تصحیح تذکرةالاولیا باید از روش مولکولی استفاده کرد. این کتاب هر جملهاش حاصل اندیشه و ذهن یکی از بزرگان زهد و تصوف است و هر کدام از این جملهها خود جهانی است ویژه خویش. باید در تصحیح این جملهها از تمام اسناد و قراین بهره برد ضمن اینکه نسخههای کهن تذکرةالاولیا در این راه میتواند به ما بیشترین یاری را برساند.»
علت نامگذاری تذکرةالاولیا و معنی آن
«تذکره» از نظر لغوی به معنای یاد کردن است و به کتابهایی اطلاق میشوند که در آن افرادی وجود دارند که در یک امری خاص اتفاق نظر داشته و شهره به امری هستند و درباره احوال و اقوال آنها مطالبی نوشته میشود. «اولیا» نیز به معنای عرفا است. به طور کلی میتوان معنای این کتاب را «یاد دوستان خدا» نامید.
در بسیاری از منابع و کتابها گفتهاند که اطلاعات ناچیزی از زندگینامه عطار در دسترس است. این مسئله به طور حتم اینگونه نیست. عطار ویژگیهایی در میان دیگر شاعران و عارفان داشته که او را برتر از دیگران میکند. سبک زندگی عطار و آثار وی در تمام طول عمرش مورد توجه مردم و اقبال عموم واقع بود. یکی از دلایلی که مزید بر علت شهرت عطار شد، پخش آثار او در سرتاسر دنیا بود. برای مثال زمانی که او در قید حیات به سر میبرد، کتاب «منطقالطیر» نه تنها در بلاد اسلامی که در مناطق عثمانی نیز به زبان ترکی ترجمه و منتشر شده بود.
دلیل دیگر شهرت عطار مربوط به افسانهسازیهای متعدد نسبت به این شاعر والامقام است. به عبارت دیگر میتوان گفت زندگی عطار بیش از ناشناخته بودن آمیزهای از افسانه است. در برخی منابع آمده که او ۱۱۴ سال زیسته است و تعداد سالیان عمرش را به تعداد سورههای قرآن نسبت دادهاند. در صورتی که در بخشی دیگر از اشارات او در اشعارش میزان عمر او به هفتاد و اندی سال میرسد. یا در جایی دیگر آمده است که در زمان حمله مغول به ایران و کشته شدن عطار، عطار بیسر، سر خود را برداشته و به حجره عطاریاش رفت و در آنجا آرمید. اینگونه افسانهها کم نیستند. افراد زیادی خود را با آثار فراوان در قالب فریدالدین عطار معرفی کرده و چرندیات خود را در قالب شعر به تقریر درآوردهاند. از جمله این آثار عبارتاند از: «اشترنامه»، «بیسرنامه» و «بلبلنامه». عطار به شغل عطاری مشغول بود. همچون سنایی یک معلم نبود که مریدان فراوانی گرد خود داشته باشد تا آثار او را به طور گستردهتر نشر دهند. در دسترس نبودن اطلاع اندک از شاعر به معنای قوت و ضعف او نیست.
دیدگاه شما